دخترگلمدخترگلم، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

برای دخترگلم🌻

ثبت خاطرات زیبای باتوبودن

نمازِکودک💁👼👼👸💗💓

1397/9/29 7:54
نویسنده : بابا و مامان
395 بازدید
اشتراک گذاری

تصویر سازی خوب و بد از نماز

وقتِ نماز☘️ است و پدر👨 ، به نماز ایستاده. کودک👶، چهار دست و پا می‌آید و مُهر را برمی‌دارد.

پدر👨 ، در حال قیام است. بچّه👶، کمی از او فاصله می‌گیرد. پدر، نگران است که کودک، دور شود و دستش به او نرسد.

🔸در نماز، به فرزندش اَخم😠می‌کند و خیلی زود، رکوع را به سجده می‌رساند و با عصبانیت، پای بچّه‌👶را می‌گیرد و می‌کِشد و مُهر را از او می‌گیرد.

نماز و اَخم😡، دو مفهومی است که با این رفتار پدر👨، در کنار هم قرار می‌گیرند.

چندی بعد، بچّه‌ می‌تواند دستش را به جایی بگیرد و بایستد و حتّی روی چیزی سوار شود.

مادر 👩 به سجده رفته و کودک👶، خیلی زود بر پشت مادر👩 ، سوار می‌شود.

🔸مادر 👩 در سجده، گیر افتاده است. چند «الله أکبر» بلند می‌گوید؛ 🔸امّا کسی به فریادش نمی‌رسد. با عصبانیت، بلند می‌شود و بچّه‌ به زمین می‌افتد.

🔻وقتی هم که نماز تمام شد، با کودک👶، دعوا می‌کند😡 و بر سرش فریاد می‌کشد.

🔺این رفتار مادر، نماز و خشونت را در ذهن کودک، همنشین یکدیگر می‌کند.

🔹حالا دیگر بچّه، کمی بزرگ‌تر شده و به زبان آمده.

🔸وقت نماز است و بچّه به پدر چسبیده و از او می‌خواهد که با او بازی کند؛ امّا پدر با ترش‌رویی😡، وقت نماز را به او گوشزد می‌کند و بدون این که ناز کودکش را بکشد، به سراغ نماز می‌رود

با این رفتار، ذهن کودک، نماز و محرومیت از بازی را در کنار هم می‌بیند.

کودک، چهار، پنج ساله شده و امروز، میهمان خانه‌ای هستند.

 فرزند 👶میزبان، هم‌سنّ کودک است و نماز می‌خواند. پدر در جمع، او را به رُخِ کودک می‌کشد.

بااین رفتار پدر👨 ، نماز و تحقیر، نماز و سرزنش، نماز و مقایسه، در ذهن کودک، در یک ردیف چیده می‌شوند.‼️

حالا این کودک به هفت 7 سالگی رسیده و پدر می‌خواهد او را به نماز، عادت دهد. دستور نماز صادر می‌کند؛ امّا فرزند، هیچ حسّ خوبی نسبت به نماز ندارد.

شما فکر می‌کنید اگر این کودک به نُه یا ده سال برسد و این پدر بخواهد به آنچه  در کتب 📚 فقهی آمده عمل کند، چه اتّفاقی در نگرش این فرزند به نماز و رابطۀ او با این🍃 فریضۀ الهی🍃 می‌افتد؟

تصویرسازی_خوب_ازنماز

امّا روی دیگر این قصّه، می‌تواند این گونه رقم بخورد:

از همان اوّلین روزهایی که گوش کودک👶با موسیقی اذان آشنا شده و چشمش حرکات متفاوتی را در ساعاتی🕔 از شبانه‌روز از پدر و مادر دیده، خاطرات خوشی در ذهن او نقش بسته است.

هنگام نماز، پدر و مادر 👪از همیشه خوش‌ اخلاق‌ترند💫. وقتی صدای اذان آمد و کودک👶، گرسنه‌‌اش بود، مادر👩 به نماز نایستاد. ابتدا نشست و به فرزندش شیر 🍼داد، سپس او را بوسید و بعد از لب‌خندی که نثار او کرد، به نماز ایستاد. هر وقت که کودک 👶گرسنه شد و مادر 👩🏻در نماز بود، نمازش را با حذف مستحبّات، خیلی زود تمام کرد و به داد کودکش 👶رسید.

وقتی کودک سینه‌خیز آمد و مُهر پدر را برداشت و بُرد، پدر مُهر دیگری را که از قبل آماده کرده بود و در دست داشت، روی زمین گذاشت و بر آن، سجده کرد. 🍃🌼🍃

وقتی که نمازش تمام شد، خیلی زود، کودکش👶 را به آغوش کشید و او را بوسید😘.

وقتی کودک کمی بزرگ‌تر شد، در هنگام سجدۀ نماز، بر پشت پدر 👨 سوار شد، پدر، صبر کرد تا پایین بیاید. وقتی هم که پایین نیامد، آرام او را گرفت و پایین گذاشت.

کودک دو سالی بیشتر ندارد؛ امّا از نمازی که پدر و مادر را این قدر مهربان😍 می‌کند، خوشش آمده.

چند روزی است که وقت نماز او هم به دنبال مُهری می‌گردد تا به همراه پدر و مادرش👪 نماز بخواند. چند روز پیش، وقت نماز، فرزند از پدر 👨 خواست که با او بازی کند. پدر نگفت وقت🕖 نماز است. کمی بازی کرد و بعد با حالت دوستانه‌ای گفت: 🌸«اجازه می‌دهی بروم نماز بخوانم و دوباره برای بازی بیایم؟». 🌸کودک، کمی فکر کرد و اجازه داد. پدر رفت نماز ظهرش را خواند و زود برگشت. نماز عصر را بعداً خواند.

این کودک👶، در این چند سال، غرق محبّت‌های 🌼پدر و مادر🌼 نمازخوانش بوده، آنها او را بیهوده دعوا 😡نکرده‌ و آزادی را به اندازۀ نیاز، از او دریغ نکرده‌اند. حالا رسیده به هفت7 سالگی.

♦️اوّلاً بسیاری از فرزندانی که این مسیر را طی کرده‌اند، در این سن، خود به خود به نماز عادت کرده‌اند؛ امّا اگر عادت هم نکرده باشند، با اندکی تذکّر به سوی نماز می‌روند.

♦️ثانیاً وقتی که به نُه یا ده سالگی رسیدند و پدر و مادر به آنها دستور دادند که نماز بخوانند، خیلی راحت قبول می‌کنند؛ امّا اگر از دستور پدر و مادر 👨👩👧سرپیچی کردند، زدن اعتراضی، زمینۀ تأمّل و تفکّر را برای آنها فراهم می‌کند.

*اگر پس از زدن به سراغ این فرزند بروید، این جمله‌ها را به راحتی در ذهن او می‌بینید:🔻«چرا پدرم مرا زد؟ او که نُه 9سال است به من محبّت می‌کند! من کارهای فراوانی انجام دادم که بزرگ‌ترها را عصبانی😡 می‌کند؛ ولی پدرم محبّتش را پس از آن کارها از من دریغ نکرد؛ حالا چه شده که این قدر عصبانی😡 است؟ او همیشه احترام مرا حفظ کرد است. حتماً من مقصّر هستم که پدر، این اندازه عصبانی است».

به نظر می‌رسد با توجّه به این دو مثال، مقصود این نوشتار از ساز و کار تربیت، معلوم شده باشد.

📢توجّه به چیستیِ ساز و کار تربیت، حسّاسیت آشنایی کامل با آموزه‌های تربیتی را به خوبی نشان می‌دهد.

♦️کسانی که با این آموزه‌ها به صورت کامل آشنا نیستند، باید بدانند که ممکن است با اجرای برخی از روش‌های تربیتی، بدون در نظر گرفتن برخی دیگر از روش‌ها، به عکسِ نتیجه‌ای که به دنبالش هستند، برسند.

️ برگرفته از کتاب 📚 من دیگر ما (کانال استاد عباسی ولدی)

 
پسندها (12)

نظرات (8)

مامانمامان
30 آذر 97 0:10
عالییییی
مامان پریمامان پری
1 دی 97 11:01
بسیار زیبا آفرین بر شماگل
مامان و بابامامان و بابا
1 دی 97 14:46
سلام ممنون ازمطالب آموزنده ی شمامحبت
مامان وبابامامان وبابا
1 دی 97 14:55
چه نکات جالبیتشویق
مامانمامان
7 بهمن 97 14:22
سلام دوست عزیز شما را به چالش عکس نینی وبلاگ دعوت میکنم.امیدوارم برنده شما باشید اطلاعات تکمیلی در اخبار نینی وبلاگ موجود است
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
14 بهمن 97 10:13
👏

12 خرداد 99 10:43
پس زدنش دیگه چی بود این وسط؟؟😖😨
بابا و مامان
پاسخ
عزیزم متن رو کامل بخونیداونجاتوضیح داده که ۹سال به بچه محبت کرده اما وقتی محبت جوابگو نباشد وبچه بانازو محبت به سمت نمازنرود یک عصبانیت و زدن جزئی نه شدیدبرای تذکر وبیداری او لازم هست تا اون رو ازعذاب سخت جهنم نجات بده درد کوچکی احساس میکنه عوضش بیدارمیشه.خداهم مهربانترامادرهست اما وقتی بچه غذانخوره و رشد نکنه مادرعصبانی میشه وحتی تنبیه ش میکنه تاسالم بمونه.خداهم اگه مابه سمتش نریم مارو تنبیه میکنه چون همه ی خوشبختی ها درکنارخدابودن هست وجداشدن ازخدایعنی ظلم به خودمون نه خدا🌹🌹🌹

12 خرداد 99 10:43
سلام به وبلاگ منم سر بزنید❤❤