دخترگلمدخترگلم، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

برای دخترگلم🌻

ثبت خاطرات زیبای باتوبودن

مهربانی های مادر!

1391/2/3 15:16
نویسنده : بابا و مامان
1,346 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کلوچه ی مامان! در ماهی که گذشت یعنی ایام فاطمیه اول ،قسمت شد وامام رضا علیه السلام

 عنایت فرمودن و ما یه هفته ای مشهد مشرف شدیم.

همیشه دوست داشتم ایام عزای مادر بزرگوارشون خدمت آقا برسیم چون غریبی امام رضا ع به دوری از

دیار مادره و درایام عزای مادر آقا غریبترند و دلشکسته تر پس هیچوقت درچنین ایامی دست گدا رو

رد نمیکنن

.

واکسن ١٨ماهگیت هم باموفقیت زده شدو نسبت به واکسنهای دیگت خوب بود اماحالا یه کم

 سرماخوردگی داری وسرفه میکنی.

   

گل همیشه بهارم ! یادته گفتم پارسال عقیقه ی شمارو دادیم و روضه ی مادر گرفتیم اون روزا تو هفت

ماهه بودی از اول تولد آبریزش چشم داشتی وچشمت زودزود عفونت میکرد دکتر گفته بود اگه تا١سالگی

 خوب نشه باید عمل کنیم منم ازاین موضوع خیلی ناراحت بودم اون روز که میخواستیم روضه بگیریم من

نیت کردم یعنی بعداز خوندن دعای حدیث کساء از حضرت زهرا خواستم که چشمای خوشگلت خوب

بشه آخه چندروزم بود که عفونتش شدیدتر شده بود و هر قطره چشمی میزدیم اثر نداشت خیلی خسته

شده بودیم هم  ماوهم خودت که باهرقطره زدن گریه می کردی اما مادرمهربونمون عنایت کردن و درحالی

که فقط ٢روز از روضه گذشته بود آبریزش چشمت به طور معجزه آسایی قطع شد و عفونت چشمت خوبه

خوب شد .

 

آره عزیزم دو گنج مهم رو در زندگیت هرگز فراموش نکن:

١-توکل به خدای متعال

٢_توسل به اهل بیت علیهم السلام

 

من بارها وبارها در زندگی خودم از این دو گنج پرارزش استفاده کردم و هربار بهره ها گرفتم روزی بود که

 همه چیز علیه من بود تایه کارمهمی رو انجام بدم تو دلم یقین کردم که اگه خدابخواد میشه وبه قدرت

خدا اعتماد راسخ کردم یعنی توکل و قدرت غیر اونو ناچیز دیدم به طور باورنکردنی آن کار عملی شد

روزی هم بود که ٢حاجت مهم داشتم اول درکربلا خواستم امام حسین علیه السلام حواله کردن به امام

رضا علیه السلام یکیش برآورده شد و اون حضرتم دومی رو حواله خواهر بزرگوارشون کردن وحاجت دومم

توسط حضرت معصومه علیها السلام برآورده شد.

چون من یقین کردم که اون بزرگواران میتونن بدن واین یقین وقتی حاصل میشه که تو ازغیر اونا واقعا

 نا امید بشی و ذره ای هم به دیگران دل نبندی.

 

دنیای بعدتو!

 

بابا چه بی وفا شده دنیای بعد تو

من ماندم و مصائب عظمای بعد تو

چشم انتظار رفتن تو بود امتت

شعله کشید فتنه ز فردای بعد تو

داغت برای فاطمه سنگین تمام شد

پشت مرا شکسته قضایای بعد تو

اصحاب تو چه زود به ما پشت پا زدند

آری گواه فاطمه شبهای بعد تو

دارد به قتل حجت حق حکم می کند

اجماع این سقیفه و فتوای بعد تو

در کوچه ها ادا شده اجر رسالتت

یعنی شکست حرمت مولای بعد تو

در تنگنای این در و دیوار عاقبت

از دست رفت ام ابیهای بعد تو

آتش ، هجوم ، کوچه ، قباله ، فدک ! ببین

چیزی نمانده از تن زهرای بعد تو

قنفذ معاف می شود از مالیات ها !

سیلی به دخترت شده سرمایه بعد تو

دیگر ببر مرا که زمانش رسیده است

                                            نه ! نیست جای فاطمه دنیای بعد تو

 ایام فاطمیه رو خدمت فرزند پاکش همو که منتقم خون محسن علیه السلامه و مرهم سینه زخمی مادره حضرت حجت ابن حسن عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت عرض می کنیم.

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (4)

مامان الهه
3 اردیبهشت 91 22:07
خییییییییییلی التماس دعا
مامانی طهورا
6 اردیبهشت 91 22:53
یا زهرا
مامان یاس
13 اردیبهشت 91 8:30
سلام مادرآسمانی.درموردچادرسرزمین کشاورزی بایدعرض کنم شمادرست می فرماییدمثالش هم زنان روستای شمال استفاده ازچادرمشکی درزمین کاردرستی نیست چون علاوه برجلب توجه بیشترفردزیرچادرتوی آفتاب داغ ودمای پنجاه درجه اهوازکباب میشه یکی ازدوستانمان اینکارراکردبنده خدا نتوانست ادامه دهدیک گوشه می ایستادودوستانش انجام میدادند.منهم همیشه روپوش کارنمیپوشم زمانهایی که داخل گلخانه یاکشت داریم مجبورم بپوشم برای اینکارازروسری بلندوروپوش بلنداستفاده میکنم که خیلی راحته واصلاتنگ نیست.البته بشدت معذب هستم وهمیشه غمگین میشم ولی همانطورکه حضرت زهرادربین زنان راه میرفت منهم همیشه دربین دخترهاهستم.چادرمشکی نمیشه استفاده کرد اماچادررنگی که مثال زدم هست که درشهرماچهره بدی داره پوشیدن اون.به هرجهت به خاطردلسوزی فاطمی تان متشکرم.صلوات
مامانی طهورا
21 اردیبهشت 91 10:45
لعن علی عدوک یا علی اولی و دومی و سومی